جلسه حلقه صالحین شهید دیالمه

به نام خدایی که خواسته است انسان ها دربند جباران نیفتندوبرده سودپرستان نگردند ودرآنچه که شایسته یکمال انسانیت است،کوشا باشند.با سلام برساحت مقدس ولی عصر(عج) ونائب برحقش امام امت وبادرود برشهدای هشت سال دفاع مقدس که جوان مردانه از دین خود دفاع کردند.خداراشاکریم که به ما توفیق عطا فرمود تا با تشکیل حلقه صالحین شهید دیالمه گامی بس کوچک در راستای رسیدن به هدف بزرگ انقلاب اسلامی که همانزمینه سازی جهت برپایی جکومت جهانی حضرت حجت است برداریم.

   ریتم برپایی جلسات:

• قرائت قرآن
• بیان حدیث متناسب با موضوع،توسط سرگروه
• ذکر خلاصه ای ازبحث جلسه قبل توسط سرگروه
• بیان توضیح مختصری در مورد بحث جلسه توسط سرگروه
• پرسش وپاسخ برروی موضوع مورد بحث توسط اعضاءوسرگروه
• نتیجه گیری
• قرائت دعای فرج امام زمان

 حسین بیشترازآب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند وبزرگ ترین درد اورا بی آبی معرفی کردند.

سرگروه:خانم فرزانه کمیلی

کمک سرگروه:خانم سیده مطهره خواجه

اعضای گروه:خانم ها   فاطمه خسروی ،فاطه شبانی ، خدیجه زیبایی،  شیما احمدپورشهری، ام البنین برزجی ،عفت بانویی، طاهره حسینی، مهدیه حقیری،فاطمه اسدزاده، فاطمه خراشادی زاده،حمیده کهن دل،حمیده فرج زاده منصوره عرب، راضیه یعقوب پور، سمانه عاشوری،سیده مطهره خواجه

 زمان برگزاری جلسه:شنبه ها ساعت10-30/11 صبح 

جلسه اول:معارفه ونیازسنجی                                             23/7/90 

این جلسه باهدف آشنایی اعضا باسرگروه،سایر اعضاء وهدف از راه اندازی این حلقه ها برگزار شد.در ابتدا سرگروه به معرفی حلقه،نام حلقه،هدف حلقه،موضوعات مورد بحث و...پرداختند.همچنین به سوالات کسانی که در موردعضویت یا فعالیت ویا فعال شدن در بسیج پرسیده بودند درحدتوان ودانسته های خود پاسخ مورد نیاز داده شد.در این جلسه ذکر شدکه در صورت همکاری همه جانبه عضو این حلقه وشرکت در محاسبات وبیان ایده ونظروانجام درست مسئولیت شده به وی با تاکید سرگروه از عضویت عادی در بسیج به عضویت فعال تبد یل خواهند شد .این دوره حداقل 9ماه به طول خواهد انجامید وحضور حداکثری عضو در این جلسات برای تایید وکسب امتیاز از سرگروه الزامی است.در انتهای جلسه،اعضا بامعرفی خود ورشته ی خود با یکدیگر بیشترآشنا شدند.قرارشد از این پس جلسات در روز شنبه ی هرهفته ساعت 10تا11:30برگزار گردد. قرار شد دراین جلسات در کنار بحث مورد بررسی به سیر مطالعاتی کتاب های شهید مطهری (ره)نیز پرداخته شود.(هر هفته 10-15صفحه از کتاب مورد بررسی)

همچنین قرار شد درجلسات خود سخنان رهبری،وصیت نامه شهدا وخاطرات شهدا گنجانده شود وپیدا کردن هرکدام از این مطالب هرجلسه به عهده ی یک نفر قرار گیرد تاهمه درفعالیت ها مشارکت داشته باشند .از اعضاء درخواست شد هر گونه پیشنهاد،انتقاد،موضوع جالب و...که به نظرشان جهت بهبود کیفیت این جلسات می رسد به ما انتقال دهند.قرار شد درصورت به نتیجه رسیدن درباره ی موضوعات از استادان،مربیان و...دعوت به عمل آید تادرحلقه حضوریافته شبهات را برطرف سازند.                                                 

جلسه دوم:اخلاق وحسن خلق                                                 30/7/90

امام علی(ع) فرموده اند:

هرکس خلقش نیکو شد، راه های زندگی برایش هموار می گردد.

اگر توبهترین هایت را به دنیا بدهی دنیا هم بهترین هایش را به تومی دهد.

اخلاق درلغت جمع خلق به معنای سرشت باطنی انسان اما اصطلاح جمع خلق است که به معنای ظاهری انسان طبیعت وخلقت است. در واقع اخلاق مجموع ملکات نفساتی وصفات وخصایص روحی است.

اخلاق دارای دوبعد فردی واجتماعی است. که هردوبعد این اخلاق تأثیرپذیر ازهم هستند.

حسن اخلاق: نرم خویی زیبا گفتاری وداشتن منشی زیبا

در فطرت همه ی انسان ها میلبه خوبی ها وزیبایی ها وجود دارد. حسن اخلاق راباید قرین کرد وبه آن در زندگی خود عمل کرد تا دروجود انسان ثبت شود. یکی از جنبه های حسن اخلاق کنترل خشم،گذشت وفداکاری،نیکی به والدین و...است.

 جلسه سوم:خاستگاه ومنشا مصلح ونجات دهنده چیست؟                    7/8/90

امام زمان حضرت مهدی-عجل الله فرجه الشریف-فرموده اند:

بین خداوند عزوجل وهیچ کس قرابت وخویشاوندی نیست،هرکه مرا انکارکند از من نیست ،راه او راه فرزند نوح است.

1-ندای فطرت وطبیعت ذات بشر:صلح وعزل امری فطری وطبیعی است که باذات وجود آدمی سروکار داشته وباآفرینش هر انسانی همراه است وزمان ومکان را نمی شناسد وبه هیچ قوم وملتی اختصاص ندارد بر این اساس همه ی افراد - طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان  بشریت حد پرتو ظهور رهبری از نابه سامانی ها نجات یابد.

2-ظلم ستیزی ونجات مستضعفان:پیامبان که رهبری صالحان را عهده داربوده اند همواره با فرعونیان زمان خود درگیری داشتند آنان با ابلاغ  پیام الهی وبشارت ظهور منجی ودعوت به انتظار فرج ریشه های اعتقاد به آمدن نجات دهنده ی الهی را دل وجان یکتا پرستان و مومنان می کاشتند.

3-شکست وناکامی حکومت ها ونظام های سیاسی:مشکلات دائمی جهان  و نیازها وخواسته های ضروری بشر،ائده ها وآرمان های همیشگی بشروتجارب گذشته انسان هاباعث خواست آگاهانه وطلب عاشقانه ظهور منجی ومصلح الهی از سوی بیشترانسان هاست.

4-فلسفه تاریخ ومعناداری آن:بر اساس فلسفه نظری تاریخ ظهور منجی موعود ،فرجام متعالی وشکوه مند آینده یچهان وسر منزل متعالی ومتکامل تاریخ بشری است.

5-سیر تکامل جامعه ها

6-قانون کنش واکنش های تاریخی

7-قانون انتظار عمومی

8-اتفاق ادیان ومصلحان بشری

9-ابتدای قرآن واجادیث

بیان شبهه!    چرا از اول امامت حضرت غیبت کبری شروع نشد؟

غیبت صغرا،زمینه ساز غیبت کبرا است .درواقع غیبت اول به منظورآمادگی مردم برای پذیرش غیبت کبرا رخ داد، زیرا غایب شدن در زمان طولانی، امری بس غریب ونامأنوس وباورآن برای مردم دشوار است. وقتی امام حسن عسکری (ع)به امامت رسید ، در اکثر اوقات از پشت پرده با مردم سخن می گفت تا مردم برای پذیرش غیبت امام دوازدهم مهیا شوند.

علاوه براین ، اگر غیبت کبرا از همان اول صورت می گرفت، وجود مقدس امام زمان (ع)مورد غفلت واقع می شد.

 بلوتوث سخنرانی استاد پناهیان با موضوعیت ظهور برای تک تک اعضا

 جلسه ی چهارم:چرا باید امام زمان رابشناسیم وشناخت کافی ازاو داشته باشیم ؟                                            28/8/90

امام صادق (ع) فرمود ند:

او(مهدی)بر طرف کننده رنجها و اندوها از شیعیان است بعد از اندوهی سخت وبلائی طولانی وستمی جانکاه.

شناخت، زمینه سا ز اعتقاد وایمان ودر نتیجه عمل وتعهد است. چه زیبا فرموده است امیر بیان حضرت علی (ع)که ((ارزش ومنزلت هرکس {به اندازه}معرفت اواست.))

در قرآن واحادیث ،شناخت امام واعتقاد به او،از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده وامری واجب برای هرشخص مومن ومتدین دانسته شده است وشناخت امام،پیوندی ناگسستنی با معرفت خدا وپیامبر دارد وزمینه ساز بینش عمیق در دین ومنش درست وپسندیده در زندگی روی زمین است. امام،انسان کامل ،برگزیده خالق، معصوم وپاک سرشت وواسطه فیض الهی است ومقامی بس والا درمیان آفریده های خداوند دارد. امام طریق وصول به حقیقت ومبین ومفسر شریعت است و...همان گونه که اطاعت وتبعیت از امام ودوستی او،بایسته و واجب است، شناخت شخصیت وویژگی های او نیز ضروری است. در روایات ونصوص معتبردینی نیز، سفارش خاصی به شناخت امام شده است.

در یکی از روایات مشهورشیعه وسنی ازپیامبر اکرم (ص) آمده است:"هرکس بمیرد امام خود رانشناخته باشد،به مرگ جاهلی مرده است".

باتوجه به این روایات،اهمیت شناخت امام زمان (عج)را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

یک:شرط اسلام واقعی

براساس روایات مختلف، معرفت امام عصر،شرط اسلام است واگر کسی بدون شناخت امام از دنیا برود، گویا ازاسلام واقعی واصیل بی بهره بوده است. پس شناخت امام زمان،آن گاه می تواند انسان را ازمرگ جاهلی دور کند که بتواند به دستورات اوپایبند بوده واز ارشادات وهدایت های او بهره مند شود.

دو:رسیدن به هدایت واقعی

شناخت امام عصر(ع) ،چراغ هدایت ورمز دین داری است ونتیجه آن، دستیابی به صراط مستقیم،خداشناسی،حق شناسی وراه کمال سعادت است. یکی از دعا های مهم درعصرغیبت ،این دعا است که می گوییم:"خداوندا!خود رابه من بشناسان که اگرخودت را به من نشناسانی،پیامبرت رانخواهم شناخت. خداوندا!رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خودرا،به من نشناسانی ،حجتت را نخواهم شناخت.خداوندا!حجت خودت رابه بشناسان که اگرحجتت را به من نشناسانی ازدین خود گمراه خواهم شد."

سه:رسیدن به ثواب یاری او

براساس بعضی از روایات،شناخت امام زمان (عج)وباور قلبی به او،باعث نزدیکی هرچه بیشترانسان به او می شود. اگر با این معرفت از دنیا برود،ازپاداش های بیشماری برخوردار خواهد شد که یکی از آنهادرک ثواب یاری امام عصر(ع)در زمام ظهور است، یعنی چنین شخصی،همچون کسی است که درلشکرآن حضرت بوده ویا زیرپرچم او نشسته است.

مفهوم واقعی معرفت امام

شناختن نام مبارک -نام والدین او-تاریخ تولد-آغاز ومدت امامت ونکاتی از این دست- معرفت به حسب ونسب امام است واین مرتبه از شناخت پایین مرتبه شناخت منیع امام وامامت است. این دانستنی ها گرجه تا اندازه ای لازم ودربعضی موارد ضروری است اما چندان کافی ومهم نیست.

حقیقت معرفت به امام آن است که از راه معرفت امامت به دست می آید.امام علی:"انسان برین والا وعاقل بودن درگروموحد بودن ونبوی وعلوی اندیشیدن وولوی حرکت دادن است،یعنی خدا،پیامبروجانشینانش راشناختن وبراین اساس وولایتمدارانه در مدار قرآن وعترت راه یافتن.

ایشان درتبیین این راه شناخت فرمودند:خدای رابا الوهیتش بشناسید ورسول را بارسالتش.آن که الوهیت رابشناسد، خداشناس خوجی خواهد بود کسی که دانست خدایی والوهیت یعنی اطلاق ذاتی وهستی بیکران وقدرت بی پایان علم سرمدی،می فهمد که ذات اقدس الهی موجود مشخص ومعین وواجد تمام صفات اوعین ذات اونیزعین یکدیگرند.

جلسه ی پنجم:طول عمرامام مهدی (عج)                                         5/9/90                            

امام سجاد(ع) فرمودند:

اهل زمان غیبت که قائل به امامت اوومنتظراویند ازمرمان هرزمانی بهتر می باشند.

برخی از دلایل مهم اثبات "طول عمر" حضرت مهدی به شرح زیر است:

1-تجربه ی تاریخی:نظرتاریخ نیز به عنوان یکی از دلایل امکان طول عمر،مطرح می باشد.در طول تاریخ،فراوان بوده اندکسانی که مدت زمان طولانی وغیرعادی زندگی کرده وودر تاریخ به "معمرین"مشهور شده اند.براین اساس اگر مسئله طول عمر درتاریخ زندگی بشر اتفاق افتاده باشد-اگرچه درمواردی نه چندان زیاد-تکرار موارد یا مورد مشابه آن،امری طبیعی ،معقول وقابل تحقق وپذیرفتنی خواهد بود. روشن است که نقل تاریخی-به ویژه نقل متواترومشهور-سبب یقی وباور می گردد.این نقل، یکی از راه های حصول علم ویقین ویکی از مهم ترین منابع اطلاعات بشراست.منابع روایی وکتاب های تاریخی،افراد زیادی از معمرین را نام برده وشرح نسب واحوال زندگی وفرزندان وحوادث حیات آنان راثبت کرده اند.اینان معمولا عمرهای بسیار داشته اند ازقبیل:

1-آدم(ع) :930 تا1000

2-شیث بن ادم: 912تا1000سال

2-اعجازوقدرت الهی:یکی از راه های مهم اثبات امکان"طول عمر"،"اعجاز"وقدرت الهی است. با توجه به نصوص معتبر روایی،حضرت مهدی (عج)،با قدرت الهی زنده است ودر میان مردم به حیات خود ادامه می دهد،همان خدایی که آتش را برای ابراهیم سرد ووسیله سلامتی قرار می دهد،عیسی وخضر راپس از قرن ها زنده نگه می دارد،می توان مهدی موعود رانیز با قدرت بی کران خود،زنده نگه دارد.

در هرصورت،پیغمبر (ص)خبر داده وائمه معصومین نیز بشارت داده اند که حضرت حجت،فرزند امام حسن عسکری، همان کسی که در بامداد روز نیمه شعبان سال 255ه.ق عالم رابه نور جمال خود منور ساخته است. اوبعد از غیبت بسیار طولانی،ظهوری نموده وجهان راپر ازعدل وداد می کند. باتوجه به اینکه این بشارت ها قطعی ومسلم ومتواتراست وخداوند نیز برهر کار قادر وتوانا است،دیگر جای شبهه وشک وتردید نیست.

جلسه ی ششم:نائبان امام زمان                                                 19/9/90 

امام صادق فرمودند:

هرکس دوست دارد از اصحاب قائم باشد،پس باید انتظار بکشد وباپرهیزگاری واخلاق نیک رفتار نماید،در حالیکه منتظر باشد.

1-عثمان بن سعید عمری:عثمان بن سعید،نخستین نایب خاص وسفیر امام زمان (عج)ودارای مقامی والا در نزد شیعیان است .او ازشاگردان ووکیلان مورد اعتماد امام دهم ویازدهم ومردی جلیل القدرومورد اطمینان بوده است. کنیه وی "ابو عمرو" ولقب های پرافتخارش ،عبارت بود از:عمروی،اسدی،عسکری،سمان وزیات.این لقب ها به جهت انتساب اوبه قبیله بنی اسد، نام جد مادرش(عمری)،سکونت درعسکر(سامرا)،روغن فروشی به دستور امام (ع)جهت استتار درفعالیت های سیاسی- مذهبی و... بوده است.

2-محمدبن عثمان بن سعیدعمری:بعد ازوفات عثمان بن سعید،فرزندش محمد به جای پدر نشست وبه وکالت ناحیه مقدسه منصوب شد.کنیه وی ابوجعفر والقابش،عمری،عسکریوزیات بوده است.حضرت مهدی (عج)،محمدبن عثمان را به جای پدر برگزید تا همان نقش حساس واساسی را که پدرش در دوران پر افتخار خود برعهده داشت،ایفاکند وطی نامه های متعددی  به بزرگان شیعه،به همه اطلاع داد که محمد رابه عنوان نایب دوم برگزیده است. محمدبن عثمان همانندپدر،ازبزرگان شیعه وازنظرتقوا،عدالت وموقعیت اجتماعی ،مورد قبول واحترام خاص شیعیان واز یاران مورد اعتماد امام عسکری(ع) بود.

3-جسین بن روح نوبختی:وی،سومین وکیل امام زمان داناترین فرد عصرخویش بود.کنیه وی ابوالقاسم ولقبش نوبختی است.در جامعه شیعه آن روزگار،شخصیتی پرآوازه،اندیشمند ومعروف داشت وپیش از افتخار تصدی نیابت خاص،وکیل دومین سفیرحضرت مهدی (عج) جناب محمدبن عثمان بود.حسین بن روح هم به املاک اونظارت داشت وهم رابط میان اووبزرگان شیعه در نقاط مختلف کشور پهناور اسلامی بودوازاین راه،دستورات وتعلیمات اهل بیت واخبار نهایی را به انان می رساند .وی به خردمندی وفرزانگی ورشد فکری ودینی،شهوت بسزایی داشت وموافق ومخالف براین واقعیت گواهی می دادند تاجایی که اهل سنت نیز اورا تکریم واحترام می کردند.

4-علی بن محمد سمری:چهارمین وآخرین نایب خاص امام مهدی (عج)،ابوالحسن علی بن محمد سمری است. اوبعد از درگذشت حسین بن روح، به دستور ان حضرت،عهده دار ام نیابت شد.وی ازتاریخ 18شعبان 326ه.ق تا15شعبان سال 329ه.ق وکالت ونیابت رارهبری کرد.اواز خاندانی متدین وشیعه بود که دروکالت امامیه ،به حسن خدمت گذاری شهرت داشت.همین گذشته نیکوی وی وحسن امانت داری اش،موجب شد تادر پذیرش امر سفارت خودازسوی شیعیان با مشکلی روبه رو نشود.وکیلان وخواص شیعه،او راربه عنوان سفیر راستین امام مهدی (عج)به رسمیت شناختند ووجوهات شرعی خود را به وی تحویل می دادندتا اوآن رابه ناجیه مقدسه برساند.

 بلوتوث سخنرانی استاد پناهیان با موضوعیت عبودیت برای تک تک اعضا

 برنامه های دردست اجرا:

 1-دعوت سخنران برای پاسخگویی به شبهات وسوالات اعضای گروه متناسب با موضوعات بحث شده در حلقه

2-تهیه بسته فرهنگی برای اعضا

3-تهیه جلسه خلاصه وقرار دادن دروبلاگ بسیج دانشگاه

نارضایتی اقتصادی عامل بیداری امریکایی

در نظرسنجی اخیر پرس تی­وی که با شرکت 10 هزار و 329 نفر انجام شده است، 47 درصد پاسخ‌دهندگان معتقدند، بیداری امریکایی که در قالب جنبش "وال استریت را تصاحب کنید" در سراسر این کشور جریان دارد، ناشی از سیاست‌های مالی اشتباه دولت امریکا است که گمان می‌رود عامل بحران اقتصادی این کشور باشد.

تظاهرات مردم امریکا موسوم به "وال استریت را تصرف کنید" از 26 شهریور (17 دسامبر) در نیویورک در اعتراض به "طمع شرکت‌های بزرگ"، گسترش فساد در سطوح بالا، فقر و نابرابری اجتماعی در امریکا آغاز شد.

دامنه این جنبش اکنون به 70 شهر بزرگ امریکا همچون شهرهای دالاس، آتلانتا، سیاتل و بوستون کشیده شده است.

همچنین، 30 درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی معتقدند، امریکا بار دیگر دچار رکود اقتصادی خواهد شد و بحران مالی جهانی بسیار شدیدتری را در پی خواهد داشت.

این در حالی است که 15 درصد از پاسخ‌دهندگان رکود مضاعف اقتصادی را برای امریکا پیش‌بینی کردند.

8 درصد از شرکت­کنندگان نیز بر این باورند که اقتصاد امریکا به بهای اقتصادهای بین المللی، به آرامی بهبود خواهد یافت.

وزارت خزانه­داری امریکا روز جمعه (22مهر، 15 اکتبر) اعلام کرد کسری بودجه این کشور در سال مالی جاری به 1.3 تریلیون دلار رسیده و این امر نگرانی‌های زیادی درباره بحران اقتصادی این کشور برانگیخته است.

پس از کسری بودجه 1.42 تریلیون دلاری امریکا در سال 2009، کسری بودجه سال جاری میلادی، بالاترین رقم کسری بودجه در تاریخ این کشور محسوب می‌شود.

این در حالی است که نرخ بیکاری امریکا در جولای امسال به 9.2 درصد و در ماه ژوئن 9.1 درصد رسید. میزان اعتماد مصرف‌کنندگان به سرعت در ماه اوت سقوط کرد و از آوریل 2009 تا به آن زمان به پایین‌ترین سطح خود رسید.
همچنین، موسسه استاندار و پور، یکی از سه نهاد برتر رتبه‌بندی اعتبار مالی امریکا، اوایل اگوست اعلام کرد، اعتبار مالی امریکا در یک‌صد سال گذشته برای نخستین بار یک رتبه نزول کرده است.

حجاب از دیدگاه مسلمانان                       

 
مسلمانان ادعا دارند حجاب وسیله‌ای برای محدود کردن زن به خانه نیست بلکه حجاب وسیله‌ای برای حضور سالم زن در اجتماع است ضرورت دیگر وجود حجاب از دیدگاه مسلمانان محدود کردن ارضای میل جنسی به محیط خانواده برای جلوگیری از فساد و بی بند و باری در جامعه است.

حد پوشش نزد شیعیان

 
براساس قرآن و فتواهای مراجع تقلید شیعه، زنان و مردان هرکدام وظیفه‌هایی دارند که در برخی موارد میان مراجع تقلید اختلاف هست.
حد مشترک است که مرد و زن باید عورت‌هایشان را در هر شرایط از هرکس و هر جنس بپوشانند مگر در شرایط اجباری مانند هنگامی که برای دستشویی نیاز به کمک داشته‌باشند که احکام خاص خود را دارد.
زنان باید همه? بدنشان از جمله همه? موی سر، تن و پایشان را از مردان نامحرم بپوشانند، ولی می‌توانند دست‌ها را از مچ به پایین و گردی صورت را باز بگذارند، ولی پا و زیر چانه و اَرَش (ساعد) و آرنج و ... را باید پوشاند. البته هنگام نماز اگر نامحرم نباشد می‌توانند پاها را از مچ به پایین نپوشند.
احکام درباره مردان نیز اختلافی است. برخی مراجع تقلید افزون بر حد مشترک می‌گویند مردان باید تن و جاهای نامتعارف بدنشان را از زن نامحرم بپوشند که به فتوای آنها مثلا مردان نمی‌توانند پیش نامحرم پیراهن آستین‌کوتاه بپوشند یا با شلوارک‌های ورزشی بگردند. برای این حکم باید به رساله‌ها نگاه کرد.
البته احکام نگاه کردن نیز بسیار اختلافی است ولی بجز زن و شوهر بطور کلی هیچ‌کس نباید به قصد لذت به دیگری -محرم یا نامحرم و زن یا مرد- نگاه کند.

حجاب از دیدگاه مخالفان

مخالفان معتقدند که «حجاب زنان را تبدیل به یک شئ» و بلکه یک «شی جنسی» می‌کند. آنان در بهترین حالت حجاب را یک پارادوکس می‌دانند که «حتی اگر هدف از حجاب حفاظت از زنان تعریف شده باشد، قانون اسلامی متعه همان حفاظت را براحتی از سر راه بر میدارد...چرا که ازدواجی 10 دقیقه‌ای با فاحشگی هیچ تفاوتی ندارد.»و در بدترین حالت حجاب را ابزاری برای سرکوب زنان میدانند. از دید آنان
« حجاب صرفا زن را نوعی وسیله? هیجان‌آور معرفی می‌کند، و مرد را موجودی می‌داند که ذاتا توانایی کنترل شهوات خویش را ندارد، و لذا از احساس وظیفه نسبت به کنترل شهوت خود معافش می‌کند. در واقع زنان باید جور ناتوانی کنترل شهوت مردان را بکِشند، و لذا حجاب قانونی از جانب مردان برای مردان است. »
بگفته مخالفان حجاب: از دیدگاه فلسفه? حجاب، زن سرچشمه? تهییج شهوت‌های جنسی مردان است چراکه اسلام تمام یا اکثر بدن زن را عورت می‌داند، و لذا باید پوشیده شود.
مخالفین حجاب اذعان میدارند که حجاب حتی در برخی مواقع می‌تواند باعث افزایش تنش‌های جنسی شود چنانکه در سینمای هند از حجاب بعنوان نوعی وسیله برای تهییج جنس مخالف استفاده می‌شود.

 منظور از اشاعه فحشا در قرآن  

 کلمه «فحش» و «فحشاء» و «فاحشه» به معنای هرگونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد،ولی در قرآن کریم، کلمة «فاحشه» یا «فحشاء» غالباً در موارد انحرافات جنسی و آلودگی ناموسی به کار رفته است و گاهی نیز در معنای وسیع نیز استعمال شده است؛ چنانکه خداوند می‌فرماید: «والذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش»کسانی که از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبیح اجتناب می‌کنند. منظور قرآن از «اشاعه فحشاء» هرگونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد و اشاعه فحشاء منحصر در تهمت، دروغ، غیبت، افترا، بدگویی و... نیست بلکه این موارد و تمام موارد زشت و گناه‌آلود از مصادیق اشاعه فحشاء می‌باشند و هرگونه کمک به ترویج و توسعة زشتی و گناه نیز محکوم و گناه است. قرآن کریم این عمل را در آیة مذکور محکوم و ممنوع کرده است و به مروّجان و اشاعه دهندگان فحشاء وعدة عذاب دردناک در دنیا و آخرت داده شده است.

منظور از عذاب دردناک در دنیا ممکن است همان حدود، تعزیرات شرعیه و عکس‌العمل‌های اجتماعی و آثار شوم فردی آن‌ها باشد که در دنیا دامنگیر مرتکبین این اعمال شود. و عذاب دردناک آخرت نیز دوری از رحمت خدا و خشم و غضب الهی و آتش دوزخ است. حضرت موسی بن جعفر- علیه السلام- می‌فرماید: «گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن، حتی اگر پنجاه نفر سوگند خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده‌ام از او بپذیر و از آنها نپذیر، هرگز چیزی که مایة عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان می‌برد در جامعه پخش مکن که از آن‌ها خواهی بود که خداوند دربارة آن‌ها فرموده: «کسانی که دوست می‌دارند زشتی‌ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند.»[

اقسام اشاعه فحشاء

  ذکر این نکته لازم است که "اشاعه فحشاء" اشکال مختلفى دارد:

- دروغ و تهمتى را دامن بزند و براى این و آن بازگو کند.

- مراکزى که موجب فساد و نشر فحشاء است به وجود آورد.

- وسائل معصیت را در اختیار مردم بگذارند و یا آنها را به گناه تشویق کنند.

- پرده حیا را بدرند و مرتکب گناه در ملاء عام شوند. همه اینها مصداق "اشاعه فحشاء" است؛ چرا که مفهوم این کلمه، وسیع و گسترده مى‏باشد.

آثار اشاعه فحشاء

اشاعه فحشاء دارای آثار ناگواری است که به تعدادی از آنها اشاره می‌شود:

اولاً: آبروى مسلمانى ولو گناهکار باشد باید محفوظ بماند (مگر اینکه در نزد حاکم شرع از راه ادله شرعیه جرم او به اثبات برسد که باز هم آن شخص بعد از اجراى حد و یا تعزیر، شخص محترمى خواهد بود) بنابراین آبروى مسلمانى ولو گناهکار را نمى توان در معرض تهدید قرار داد ولی با اشاعه فحشای کسی آبروی او در بازار لاابالی گری تباه می‌شود.

ثانیاً: وقتى کسى گناه فردی یا گروهی را براى افراد دیگر نقل مى‌کند قباحت و زشتى گناه در نظر مردم کم کم زایل مى‌شود و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها -که خود سد بزرگى در برابر فساد بود- با اشاعه فحشاء و نشر گناه شکسته می‌شود و این سد شکسته شده، گناه را کوچک مى‏کند و آلودگى به آن را ساده مى‌سازد و به مساله‌اى رایج و عادى تبدیل مى‌گردد تا اینکه منجر به گناهان علنى می‌شود.

در حدیثى از پیامبر اسلام(ص) مى‏خوانیم:

«کسى که کار زشتى را نشر دهد همانند کسى است که آن را در آغاز انجام داده است».

ثالثاً: وقتى انسان، گناه کسى را پشت سر او باز گو کرد حسب قوانین شرعى مرتکب غیبت شده است (مگر اینکه آن گناه طورى علنى باشد که فسق آن گناهکار واضح و روشن گردد).

 رابعاً: براساس روایات دینی هر کس گناهی را در جامعه نهادینه سازد هر موقع که کسی مرتکب آن شود وی نیز در عقوبت آن شریک خواهد بود. بنابراین او در روز قیامت هنگامی که نامه اعمالش را به دستش دهند گناهانی را در آن می‌یابد که خود مرتکب آنها نشده است ولی بخاطر انجام دیگران وی نیز در تبعات آنها شریک شده است.

سوره اختصاصی امام حسین علیه السلام در قرآن  

آیا در قرآن نام و یادی از امام حسین(علیه السلام) شده است؟

پاسخ :

در بسیاری از کتب تفسیر و حدیث و تاریخ، امام حسین(علیه السلام) از جمله مصادیق بارز آیه تطهیر،[1] مباهله،[2] مودت[3]، اطعام[4]و کلمات[5] و آیات پایانی سوره فجر دانسته شده، و روایات معتبری در این باره نقل کرده‎اند. درباره آیات پایانی سوره فجر روایاتی نقل شده است که اثبات کننده این معناست که این آیات درباره حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) است در تفسیر «البرهان» چنین آمده است:

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «سوره فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید؛ چرا که این سوره، سوره حسین بن علی است.»

پس از این کلام امام صادق و تحریض و تشویق مخاطبین به خواندن سوره فجر در نمازهایشان با این کلام زیبا و دلنشین و همراه با دعای «وارغبوا فیها رحمکم الله»؛ از سرشوق و رغبت به این امر اقدام نمایید. خداوند شما را مورد رحمت و لطف قرار دهد، یکی از اشخاص حاضر در مجلس سؤالی می‎نماید ـ که چه بسا سؤال بسیاری از ماها نیز باشد؛ سؤال می‎کند:

چگونه این سوره، سوره اختصاصی حسین بن علی شد؟

امام صادق(علیه السلام) فرمود: شما مگر این بخش از آیه و کلام خداوند را نشنیده‎اید که می‌فرماید: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی»انما یعنی الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ فهو ذو النفس المطمئنه الراضیه المرضیه و اصحابه من آل محمد ـ صلوات الله علیهم ـ الرضوان عن الله یوم القیامه و هو راض عنهم، و هذه السوره فی الحسین بن علی و شیعته و شیعه آل محمد خاصه، امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه می‌فرماید: این آیه درباره حسین بن علی ـ علیهماالسّلام ـ است؛ چرا که آن بزرگوار صاحب نفس مطمئنه بود و از خدا راضی بود و خدا نیز از او راضی بود، و یاران آن بزرگوار از خاندان محمد(صلی الله علیه و آله) از خداوند راضی بودند و خداوند نیز از آن‌ها راضی بود، و این سوره فقط درباره حسین بن علی و شیعیان او و شیعیان آل محمد(صلی الله علیه وآله) می‌باشد.

و در پایان روایت، امام صادق(علیه السلام) می‎فرمایند: من ادمن قراءه الفجر کان مع الحسین فی درجته فی الجنه، ان الله عزیز حکیم، هر کس در خواندن سوره فجر مداومت داشته باشد، با امام حسین در درجه‎اش در بهشت خواهد بود، به درستی که خداوند بر هر چیز توانا و به هر امری دانا است.

در روایت دیگری که از ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» الآیه یعنی الحسین ابن علی ـ علیهما السّلام ـمراد از «نفس المطمئنه» که از خداوند راضی و خداوند نیز از او راضی است، حسین بن علی(علیه السلام) است در این آیات، کلمه «نفس المطمئنه» نقش کلیدی و محوری دارد به طوری که فهم معنای آیه تا حدود زیادی به روشن شدن معنای این واژه بستگی دارد، و چه بسا وجود این کلمه در این آیه موجب تفسیر و بیان شأن نزول آیه، درباره حسین بن علی(علیه السلام) گردیده است، و آن حضرت مصداق اتم و اکمل آن به حساب آمده است.

سؤالی که در اینجا می‌تواند مطرح شود این است که چه امری باعث این تقریب و تقارن گردیده است؟

چرا حسین بن علی(علیهماالسلام) از میان معصومین ـ علیهم السّلام ـ به عنوان مصداق این آیه معرفی گردیده است؟

در پاسخ باید گفت: با توجّه به آنچه که در تاریخ عاشورا به فراوانی نقل گردیده است که از یک سو برای حادثه عظیم عاشورا، هیچ واقعه و حادثه‎ای به عنوان نظیر و مانند و شبیه سراغ نداریم، و مصیبت بزرگی که در این رویداد عظیم تاریخی بر خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ وارد گردید، در تاریخ نمونه دیگری ندارد، و از دیگر سو، قربانی بزرگ این حادثه حضرت سیدالشهداء ـ علیهم السلام ـ بود که در سهمگین‎ترین حالات و لحظات و شکننده‎ترین ماجراهای این حادثه، در نهایت اطمینان و آرامش نفس بود، به طوری که در روایت راویان شاهد حادثه آمده است که هر چه این حادثه به پایان خود که شهادت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) بود نزدیک‎‎تر می‎شد، چهره دلربای امام، زیباتر و برافروخته‎تر می‎شد، و برای لقای پروردگار آماده‎تر.

از اتفاقات سهمگین و تزلزل آفرین آن حادثه در چهره امام، ذره‎ای سستی و ضعف و یا بی‎صبری و جزع و شکوه دیده نشد و در عوض در این ماجرا از ابتدا تا انتها میزان تسلیم و صبر آن حضرت که ناشی از اطمینان و آرامش نفس بود، افزوده‎تر می‎شد. و این جمله آخر آن حضرت در لحظات پایانی عمر شریفش شنیدنی و زیباست: صبراً علی قضائک یا ربّ لا اله سواک یا غیاث المستغیثین، مالی ربّ سواک و لا معبود غیرک، صبراً‌علی حکمک، بر قضای تو شکیبا هستم! پروردگارا! معبودی جز تو نیست، ای پناه بی‎پناهان! من غیر از تو پروردگار و معبودی ندارم، برخواست و اراده تو شکیبا هستم.

 معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

ـ تفسیر قمی تألیف علی بن ابراهیم قمی، ج2، ص 422.